سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زبان آموزی

دانش تا با بردباری همراه نگردد، نتیجه ندهد . [امام علی علیه السلام]

نوشته شده توسط:   ف - اکبری شلدره  

میل به مانایی در زبان گشایی
جمعه 93 آبان 2  11:48 عصر

جاودان خواهی و میل به مانایی

توانایی سخن گفتن، ویژه ی انسان است. انسان، جاندار و باشنده ای اجتماعی است که با همزیستگی در پیکره ی جامعه، چیستی او معنادار می شود. برای زیستن با هم و در کنار هم، به بنیان های همسو و همگونی نیاز داریم تا همه ی جمع و جامعه را به هماهنگی و همخوانی و پیوند برساند. یکی از توانایی های بشر که شاهراه ارتباطی است، زبان است. هنگام برآوردن نیاز، خواستمان را بر دوش زبان می نهمیم. سخن گفتن، گذرگاهی است که ما باید از آن عبورکنیم تا به نیازهایمان برسیم، چه نیاز جسم و چه نیاز جان.

تا نگرید ابر، کی خندد چمن                                                 تا نگرید طفل، کی جوشد لبن

طفل یک روزه، همی‌داند طریق                                           که بگریم تا رسد دایه ی شفیق

تو نمی‌دانی که دایه ی دایگان                                            کم دهد بی‌گریه، شیر او رایگان

گفتِ« فَلیَبکوا کثیرا »گوش دار                                            تا بریزد شیر فضل کردگار

گریه ی ابرست و سوز آفتاب                                               اُستن دنیا همین دو رشته تاب

گر نبودی سوز مهر و اشک ابر                                             کی شدی جسم و عرض زفت و سطبر؟(مثنوی معنوی)

انسان ها برای دریافت و رساندن پیام به همدیگر از پل های ارتباطی گوناگونی بهره می گیرند. این پل ها در حقیقت، نمودهای زبان هستند. برای نمونه گاهی به اشارت ابرو، دست ، سر و حتی چرخ چشم پیام هایی را به دیگران می رسانیم.

پس برای رسیدن به فهم یکسان و پیوند نیکوتر با هم، به زبان یکسان و مشترکی نیاز داریم. از این رو، سخن می گوییم و می شنویم که پیامی بدهیم یا بگیریم. ستد و داد پیام، اصلی ترین کارکرد زبان است.

شرط نخست با هم بودن، همزبانی است. همدلی هم در پی آن فراچنگ می آید. زیرا زبان، دریچه ای است که به سوی دنیای درون گشوده می شود. آن گاه که زبان می گشاییم، نمایی از درونمان را می نمایانیم.

بنابراین، سخن می گوییم تا بودنمان را نشان دهیم و پیام بُوِش خویش را به گوش دیگران برسانیم. گاهی از این هم فراتر می رویم و در پی آنیم که از راه نوشتن، چگونه بودنمان و چگونه اندیشیدنمان را آشکار سازیم. گاهی سحن می گوییم تا پرده از سخن ناگفته، برداریم و رازی را بگشاییم. زبان از این دید، کلیددار گنجینه ی ذهن و جاان است. چهره ی جان و بوی نهان سراپرده ی آن، را می‌توان از زبان گشایی و باهم آیی واژگان دریافت.

گویی« مولانا » به همین ویژگی زبان اشاره دارد، آن جا که می گوید:

آدمی، مخفی ست در زیر زبان                                            این زبان، پرده‌ست بر درگاه جان

چون که بادی پرده را در هم کشید                                       سِرّ ِصحنِ خانه، شد بر ما پدید

کاندر آن خانه، گهر یا گندم ست                                            گنج زر یا جمله، مار و کژدم ست

یا دراو گنج ست و ماری بر کران                                           زان که نبوَد گنج زر، بی پاسبان( مثنوی معنوی )

سخن فرجامین این که، سخن می گوییم تا:

-        خواست ها و نیازهای خود را برآوریم.

-       پیوندی به مهر با دیگران بر پا کنیم.

-       دل خود و دیگران را شاد گردانیم.

-       حقی را آشکار سازیم.

-       پیامی را به گوش دیگران برسانیم.

-       در برابر بیدادی برخروشیم.

-       بودنمان را فریاد بزنیم.

-       چگونه اندیشیدنمان را نشان دهیم.

-       چگونه زیستنمان را آشکار سازیم.

 -       یادگاری از ما در این گنبد گردون برجای بماند و نبود خویش را در زنجیره ی کلاممان امتداد ببخشیم و باز هم بگوییم که هستیم و این خود نشان از کشش جاودان خواهی و میل به مانایی در انسان های بزرگ است.



  • کلمات کلیدی :
  • نظرات شما ()


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    کودک و زبان مادری- 12
    کودک و زبان مادری -11
    کودک و زبان مادری-10
    کودک و زبان مادری-9
    کودک و زبان مادری-8
    کودک و زبان مادری-7
    کودک و زبان مادری-6
    کودک و زبان مادری - 5
    کودک و زبان مادری - 4
    کودک و زبان مادری-3
    کودک و زبان مادری-2
    کودک و زبان مادری -1
    زبان، شاهراه رسیدن به جهان نور و روشنایی و علم
    کالبد شکافی رمان «ملت عشق»
    نمایی از درون
    [همه عناوین(252)][عناوین آرشیوشده]

    یکشنبه 103 آذر 4

    کل:   591448   بازدید

    امروز:   323   بازدید

    دیروز:   35   بازدید

    فهرست

    [خـانه]

    [ RSS ]

    [ Atom ]

    [شناسنامه]

    [پست الکترونیــک]

    [ورود به بخش مدیریت]

    پیوندهای روزانه

    وبلاگ ادبی [265]
    سایت های ادبی [273]
    گروه ادبیات فارسی [693]
    [آرشیو(3)]

    آشنایی با من

    زبان آموزی

    لوگوی خودم

    زبان آموزی

    دسته بندی یادداشتها

    مقتل[2] . مقتل ، فدایی مازندرانی ، ادب عاشورایی . مقتل فدایی مازندرانی . مقتل فدایی مازندرانی ، نوحه ها . نشان اضافه، همزه، خط فارسی . نگرش شبکه ای ، فارسی ششم، رویکردخاص،رویکردعام، برنامه ی درسی ملی . نوروز . واژه های مصوّب . واژه، گزینش، بافت سخن، کاربست . کُنش خواندن، دریافت، فرایندهای مغزی . کودک، زبان، حس ها، واژه ها . کودک، زبان، خانو.اده، محیط، . کودک، زبان، سواد دیداری، انباره ی بصری، یادگیری. . کودک، یادگیری، زبان، حس ها، دریچه های دروندادی. . کودکف زبان آموزی، حافظه ی شنیداری، ایرج میرزا . آبشخور . آداب نوشتن ، هنجارهای درست نویسی . آموزش ، فراشناخت ، هداف ، مراحل . آهنگ، لحن، عاطفه و فضای حسّی متن، ادبیات، علوم و فنون . آوردگاه، علوم، فنون، ادبیات، فارسی، دهم . انشا ،توسعه ی تفکر و پرورش توانایی . ایران . ایستگاه سوم - علوم - فنون . تربیت . تصویرگری، صندوقی، کتاب درسی . جشن . جنیدی . حافظ . حس ها، ادراک، آگاهی. . حس ها، رودهای درون ریز، ذهن و یادگیری . خودارزیابی، پاسخ، علوم و فنون، ادبی، پایه ی دهم، کتاب درسی. . دگردیسی،فرارفتن،خاک شدن ،شکفتن،تیمار نفس سرگش . زبان . زبان آموزی،درهای علوم،حواس برونی . زبان فارسی، نشانه ها، نام گذاری و... . زبان، بافت ها و باروها، زمان.دگردیسی. . زبان، تلفّظ، کودکان، . زبان، زایش و فرسایش . زبان، گفتار، نوشتار، واژ، هم آیند و پس آیند. . زبان، کودک، مادرآوَرد بودن. . شعر فاطمی . صلاحی . صور خیال . طنز . علوم ، فنون، ادبیات، کارگاه، کالبدشکافی، فصل، پایه ی دهم . علوم و فنون، ادبی، خودارزیابی، تاریخ ادبیات . علوم، فنون، ادبی، خودارزیابی، دهم، قلمرو ها . علوم، فنون، ادبیات، کالبدشکافی، قلمرو ها، کتاب درسی . علوم، فنون، دهم، خوانش و نگارش . غزلیات شمس ، مولانا جلال الدین . فارس، آباده، سفرنگاشت . فارسی دهم، کالبد شکافی، قلمرو ها . فدایی ، اربعین . فدایی مازندرانی . فدایی مازندرانی ، صور خیال ، شعر عاشورایی . فدایی مازندرانی، مرثیه، هلال غم، محرم . فرهنگ، معلم، گوهر، هنر، پیکره و قلب . فرهنگستان . قرآن . کارگاه، تحلیل، علوم ،فنون، ادبیات، بازآموزی، یادیاری . کلیات، سوگ نامه، عاشورایی ، فدایی، مقتل منظوم . کودک . متن، جهان متن، رابطه، خوانش، چندآوایی . متن، خواننده، معنا . متن، ساختار و پیکره، جغرافیا . متن، گونه های متن، متن شنیداری . متن، مقام، حال و لحن . متن-خوانش پذیری- چندصدایی .

    آرشیو

    زبان آموری
    عاشورایی
    روش های یاد دهی - یادگیری
    بهاریه
    خواندن
    مولوی جلال فرهنگ
    فرهنگستان
    نام ها و یاد ها
    سپاس نامه
    درودی چو نور دل
    مهارت های نوشتاری

    اشتراک

     

    طراح قالب

    www.parsiblog.com